ماه و پناه به قلم نازنین مرادخانلو
پارت سی و یکم
زمان ارسال : ۳۷۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه
کلافهتر پا روی زمین میکوبم:
-دارم دیوونه میشم.
به سختی پلک باز و منگ با چشمهای خوابآلودش نگاهم میکنه:
-چیشده دختر؟
ترسیده زمزمه میکنم:
-چیشده؟ داداشت ما رو فروخته، ما ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
20وای بالاخره عالیه نازدارخانم